×
×

موسیقی ایل قشقایی در گفتگو با استاد فرود گرگین پور

  • کد نوشته: 29696
  • احسان قرقانی
  • ۱۶ فروردین
  • ۰
  • گفتگوی کوتاه همکارمان محمد اولیائی در این شماره (مجله نامه نور بهمن ۱۳۵۸ شماره ۶ و ۷) با فرود گرگین پور شاید بتواند شناختی هر چند کلی از موسیقی ایل قشقایی را در بر داشته باشد.

    موسیقی ایل قشقایی در گفتگو با استاد فرود گرگین پور
  • فرود گرگین پور هنرمند روشندل و با ذوق ایل قشقائی را شاید بتوان از معدود کسانی شناخت که صاحب تجربه و نظرات قابل توجه ای در زمینه موسیقی ایل قشقائی است ، وی در رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تهران دانشنامه لیسانس دارد و هم اینک آخرین مراحل تحصیل خود را در زمینه موسیقی می گذراند. گرگین پور از چهارده سالگی به فراگرفتن موسیقی ایلی پرداخت و سالها در زمینه موسیقی قشقائی به ویژه عاشق ها کار کرده است.

    پدرش حبیب اله خان خود هنرمند شایسته ای بوده و برادران او نیز هر کدام صاحب تبحری در زمینه موسیقی قشقائی هستند. گفتگوی کوتاه همکارمان محمد اولیائی در این شماره با وی شاید بتواند شناختی هر چند کلی از موسیقی ایل قشقایی را در برداشته باشد.

    آیا در میان هنرمندانی که در ایل قشقایی در زمینه موسیقی فعالیت دارند می توان با گروه های مشخصی روبرو شد؟

    در میان هنرمندان قشقائی گروههایی همانند، عاشق ها ، چنگیان ، ساربانان وجود دارند. عاشق ها در نیم قرن اخیر حضورشان در میان ایل قشقائی دائمی بوده است. اما این گروه از پس سالهای ۳۲ – ۳۰ به دلیل مواجه شدن با مشکلات مالی و فقر و نیز پراکندگی سازمان ایلی ، در این سالها هر کدام به نوعی و دلیلی هنرشان را رها کردند و روز به روز از تعداد آنان کاسته شد تا آنجا که امروز از عاشق ها کمتر از ده خانوار باقی مانده است.

    آیا تنها فقر ایل و آشفتگی زندگی ایل سبب این نابسامانی گردید؟

    نه ، جای خیلی حرف ها هست ، چرا که آسیب های ناشی از برنامه ریزی های فرهنگ استعماری اولین ضربات مهلکش بر پیکر فرهنگ و هنر قومی وارد آمد. موسیقی شهری با همه تبلیغات و زور، حتی ذوق ایل را هم مورد هجوم قرار داد ، عشایر تحت تاثیر رواج این گونه موسیقی، با موسیقی قومی خود فاصله گرفتند و چه بسا که بر آن ارج واقعی نگذاشتند . عاشق ها تنها شدند، بی یاور شدند و سرانجام دلسرد و دلمرده سازشان را به گوشه ای نهادند.

    رد پای عاشق ها را امروز کجا می توان گرفت ؟

    آنها به همراه کوچ راه می افتند، اما بی هدف ، سرگردان، با فقر دست و پنجه نرم می کنند و تنها دلخوشی اشان سازشان ، ایمانشان است. روزگاران پیش همه عاشق ها با هم بودند، با هم راه می افتادند ، با هم می نواختند. اما امروز غم سنگین و بزرگ یک عاشق ، تنهائی است. تنها می نوازد، تنها می خواند و تنها بار فقر و تنگدستی را بر دوش می کشد.

    راستی چه میخوانند؟ چه می نوازند؟

    موسیقی عاشق ها، یک موسیقی پیر و گسترده است . شعرش مالامال از دنیائی معنی است . عاشق ها برای هر رویدادی ، چه غمناک وچه شادی آفرین ، نوائی دارند، در هنرشان حماسه جایگاه ارزنده ای دارد و در شعرشان عرفان مقامی شایسته .

    حضور عاشق ها را نه تنها در فارس بلکه در آذربایجان و برون از مرز این سرزمین می توان دنبال کرد .

    چه رابطه ای میان عاشق های قشقائی و سایر یاران عاشق آنان در دیگر سرزمین هاست ؟

    با آنکه در این خصوص تحقیقات کافی نشده ، اما در خلال روایات قومی، می توان دریافت که عاشق های قشقایی در اصل از مناطقی همانند ، قفقاز ، شیروان وشکی به فارس مهاجرت کرده اند. خوب معلوم است وجوه اشتراکی بین عاشق های قشقائی و آذربایجانی وجود دارد.

    بطور مثال ، کوراوغلی عاشق های قشقایی از جهت مسایل حماسی، شجاعت و مردانگی با کوراوغلى عاشق های آذربایجانی همانند است، اما از نقطه نظر موسیقی اختلافات بسیاری وجود دارد. شاید یکی دو قطعه آهنگ مشابه وجود داشته باشد، ولی اکثرا” متفاوت با موسیقی عاشق های آذربایجانی است . از جمله آهنگ های مشابه ، کرم ، معصوم و محمود را با کمی اختلاف می توان عینا” در اجرای عاشق های آذربایجانی هم شنید.

    عاشق های قشقائی چه سازی می نوازند؟

    ” چگور ” نخستین ساز مورد استفاده عاشق ها بوده است . این ساز شبیه سه تار و دارای ۹ سیم است که عموما ” آنرا با مضراب و یا پنجه می نوازند . با تاسف ” چگور ” بیش از ربع قرن است که عاشق ها چندان استفاده ای از آن نمی کنند، شاید دلیل آن متداول شدن سازهای غیر بومی بوده است . بعدها ” تار ” جای ” چگور ” را گرفت در سالهای اخیر نیز به ” کمانچه ” روی آورده اند. گاهی هم می توان در میان عاشق های جوان استفاده از “ویلن” و ” تنبک ” را نیز مشاهده کرد.

    از آهنگ های قدیمی عاشق ها آیا امروز نشانی هست ؟ و دیگر اینکه آهنگ های مرسوم امروز عاشق های قشقائی چه نام دارند؟ 

    از آهنگهای قدیمی می توان از “سحر آوازی ” آواز سحر ، ” جنگ نامه ” ، ” محمد طاهر بیک”، ” معصوم ” و ” صمصام ” نام برد . اما از آهنگ های متداول امروز می توان به ” کوراوغلی “، “محمود و صنم “، ” محمود و نگار “، ” باش خسرو و هلیله خسرو”، “بیستوں”، “حیدری”، ” گرایلی” ( باش گرایلی – باسمه گرایلی ) اشاره کرد.

    از عاشق ها که بگذریم، در میان ایل قشقائی ما با موسیقی قومی ایل روبرو هستیم که نشانگر فرهنگ قوم قشقائی است ، از این موسیقی چگونه می توان یاد کرد؟

    بله ، موسیقی قومی قشقائی را می توان میان ” چنگیان ” دریافت. هنرمندان نوازنده ” کرنا ” و “نقاره ” کسانیکه حتی امروز هم پیشه اصلی آنان هنرشان هست. اما چه جای تاسفی که اغلب ، این طبقه را چندان حرمت نمی نهند ، و آنها را طبقه ای پست می شمارند و حتی از ازدواج با آنان خودداری می کنند.

    ” چنگیان ” که نمی توانند تنها از راه هنرشان به زندگیشان ادامه دهند ،  به کارهایی مانند اصلاح سر و صورت، کشیدن دندان ، ختنه کردن می پردازند. چنگیان مربوط به طایفه ای خاص نیستند، رد پای آنان را می توان در همه ی طوایف قشقائی پیدا کرد. کرنا و نقاره عموما” با هم نواخته می شوند، اما در این میان گاهی بجای کرنا ” از ” ساز ” استفاده می کنند.

    ” ساز ” آلت موسیقی رایجی است کوچکتر از ” کرنا ” چه از نقطه نظر دهانه ساز و چه لوله صوتی ، صدای “ساز ” به مراتب از ” کرنا ” زبرتر است و امکانات صوتی و اجرائی بیشتری دارد. به همین دلیل می توان بوسیله آن آهنگ های متنوع و مشکل تری را اجرا کرد. ” ساز ” چندان احتیاجی به نفس ندارد.

    با این حساب می شود گفت ” کرنا ” جای خود را به ” ساز ” سپرده است . و نه ، کرنا ویژه گی های خاص خودش را دارد. چرا که صدای آن گاه حتی در دشتی به وسعت کیلومترها بگوش میرسد دلیل استفاده کمتر از کرنا ” صرفا” دمیدن نفس زیاد در آن است ، چه اغلب دیده شده است که ” کرنا “نوازان قشقائی به دلیل نواختن کرنا ” پرده ای ” شده اند.

    وقتی موسیقی قومی ایل اینچنین بردوش ” چنگیان ” است و به روایت شما ” جنگیان ” چندان اعتباری در نزد ایل ندارند، چگونه می توان امیدی به حفظ این موسیقی داشت؟

    نباید اینگونه تعبیر شود که ایل ، چنگیان را از خود دور می کند . بلکه کم لطفی به چنگیان زائیده ی سنت های گذشته است که امروز بی تردید چنین برداشتی وجود ندارد. عشایر چنگیان را دوست دارند. شما در کمتر جشن و شادمانی حضور چنگیان را غایب می بینید .

    آنان شادی آفرین و حافظ موسیقی قومی ایل هستند. گمان من بر آن است که آنچه ” چنگیان ” را تهدید می کند ، آشفتگی و نابسامانی اقتصادی ایل است که سبب شده عشایر کمتر دل و دماغ شنیدن موسیقی را داشته باشند. اما دست آخر یادآوری کنم که همه چیز می تواند در میان یک قوم تغییر پذیرد، و یا حتی نابود شود ، آنچه نابودی نمی پذیرد موسیقی یک قوم است .

    آیا در این زمان در ایل چهره های شناخته شده ای در موسیقی وجود دارند؟

    بله ، از عاشق ها می توان “عاشق صیاد” را نام برد. او بسیاری از آهنگ ها را در حافظه دارد و همچنین “عاشق اسماعیل ” که هنرمندی با تجربه است . از گروه چنگیان باید نامی از ” گنجی ” برد. او از هنرمندان بسیار با تجربه و باذوق در زمینه اجرای “کرنا ” است و بیشتر اوقات همراه ایل کوچ می کند . نوازنده دیگر ” کرنا “، ” فرامرز ” است که در اجرای “کرنا ” شیوه و سبکی خاص خود دارد.

     ساربانان چه گروهی هستند؟

    ساربانان را ذوق و علاقه شخصی به کار موسیقی کشانده است ، آنان آهنگهای قومی ایل قشقایی را با “نی” می نوازند. نی در میان قشقائی سازی قدیمی و شناخته شده است که هنوز از محبوبیت و اهمیت ویژه ای برخوردار است.

    از آهنگ های مخصوص ساربانان ” گدان دارغا ” را می توان نام برد که در وصف شترهای در حال حرکت است . ساربانان عموما سازی که می نوازند ، در رابطه با زندگی و حال و احوال و پیشه اشان است.

     آیا ترانه هائی که همراه موسیقی قشقائی ها خوانده می شود تنها به زبان ترکی قشقائی است؟

    ترانه های عاشق ها و چنگیان به زبان ترکی قشقائی است ولی ساربانان با زبانی غیر از ترکی قشقایی می خوانند که در اصطلاح بنام ” کوروشی ” مشهور است. جای شگفتی است که ساربانان با آنکه دارای فرهنگ ایل قشقایی هستند با زبانی شبیه زبان پهلوی سخن می گویند ولی با تاسف بدلیل در اقلیت بودن این گروه زبانشان در حال از میان رفتن است، تا جایی که حتی فرزندان آنها رغبتی به تکلم با این زبان ندارند. آنهم در جائی که باید بهترین خوانندگان قشقائی را در میان این گروه جستجو کرد، زیرا آنان برخوردار از اصیل ترین شکل فرهنگ ایل قشقائی هستند و می توانند محور اساسی واصلی تحقیقات فرهنگ قومی ایل قشقائی قرار گیرند.

    سهم موسیقی دانان و هنرمندان گذشته و حال ایل قشقایی در تکامل موسیقی ایل چه بوده است؟

    بی تردید هنرمندان ایل قشقایی هر کدام سهمی در حفظ و تکامل قشقائی داشته اند، به عنوان مثال کمتر می توان نظیر ” ماه پرویز ” را سراغ گرفت ، زنی که اینک هم در سن هفتاد سالگی صدایش از طنین خاصی برخوردار است، یا محمد حسین نامی که ساکن فیروزآباد است و صاحب ذوق است و یا طهمورث کشکولی که زحمات بسیاری در این راه کشیده و باز محمود خان اسکندری کشکولی که همه ابل او را می شناسند و برای صدایش ارزش قائل هستند. از اساتید گذشته موسیقی ایل قشقایی باید یادی از استاد “داود” کرد. کسی که سوای تسلط بر موسیقی قومی قشقایی در ردیف موسیقی ملی ایران هم صاحب نظر بود و یا ” صمصام ” موسیقی دانی که آهنگی هم بنام او ساخته شده و بر سر زبانها است.

    آیا می توان ارتباطی بین موسیقی قومی قشقائی و موسیقی سایر اقوام در این سرزمین پیدا کرد؟

    موسیقی قشقایی ها از استقلال خاصی برخوردار است ، تا آنجا که سوای موسیقی عاشق ها که تحت تاثیر موسیقی عاشقهای آذربایجانی است ، موسیقی قشقائی از نفوذ موسیقی سایر اقوام بر کنار بوده است. تردیدی نیست که در همین موسیقی آهنگ هائی وجود دارد که بین قشقائی ها، لرها و بختیاری ها مشترک است ، اما ربط دادن این آهنگها به قومی خاص کاری مشکل است ، هر چند می توان از حالات و تحریرها و خاتمه ها تا حدودی آنها را تشخیص داد.
    ریتم های متداول در موسیقی قومی قشقائی کدامند؟

    ریتم های متداول این موسیقی تا حدودی در قالبه ۷ بر ۸ ، ۲ بر ۴ ، ۶ بر ۸ قرار میگیرند و آهنگهائی وجود دارد با ریتمی نزدیک به ۳ بر ۸ ، ۳ بر ۴ و … که گاهی تغییراتی در آن بوجود می آید.

     

    به هنگام بافندگی و یا در زمانی که ایل در حال کوچ است و یا سایر مشاغل مثل چوپانی آیا موسیقی خاصی اجرا می شود ؟ 

    زنان بافنده عموما هنگام کار آهنگی خاص خود دارند که در ارتباط با کارشان است . و یا به هنگام برنج کوبی و راندن شترها و چرانیدن گوسفندها عشایر از موسیقی استفاده می کنند. در این جا باید بگوئیم بخش قابل توجهی از موسیقی قوم قشقائی را لالایی ها تشکیل می دهد که در میان عشایر به ویژه مادران بسیار رایج است .

    لالائیها را سوای مادران به هنگام اسکان ایل در میانه را کوچ شب هنگام وسیله نگهبانان که دور آتش جمع می شوند خوانده می شود. واسونک ها نوع دیگری از موسیقی ایل قشقائی است که توسط زنان عشایر در مجالس عروسی و شادی خوانده می شود.

    گاهی در میان عشایر رسم بر این است که شخصی داستانی روایت می کند و دیگری در رابطه با داستان آهنگی می نوازد. این کار تا پایان داستان ادامه می یابد. همچنین باید گفت که زنان عشایر به هنگام عزا با صدای گریه خود که از نوای خاصی برخوردار است نوعی آهنگ ارائه می دهند که کاملا متفاوت با سایر گربه ها است.

    موقعیت رقص در ایل قشقائی چگونه است ؟ آیا به هنگام اجرای رقص زنان و مردان لباس خاصی می پوشند؟ و اصولا نحوه اجرای این رقصها بر چه اساسی است؟
    اغلب در میان عشایر رقص به صورت گروهی اجرا می شود ، از جمله باید از رقص گروهی مردان عشایر نام برد که بنام ” جنگ نامه ” مشهور است. این دوم رقص توسط دو نفر اجرا می شود ، یکی از آنها چوبی ضخیم به طول دو متر و دیگری تَرکه ای نازک بدست می گیرد. نفر اول چوب را بر زمین به گونه ای استوار می سازد که از ضربات ترکه نفر دوم در امان باشد . معمولا رقصنده پای خود را با پاپیچ های مخصوص و ” ملکی ” می پوشاند ، ولی گاهی اتفاق افتاده که در اثر ضربه ” ترکه ” استخوان پا شکسته است. بعد از اینکه ترکه به پای طرف مقابل اصابت کرد ، طرفین ترکه و چوپ را عوض می کنند. برای این رقص لباس بلندی به تن می کنند بنام ” شال آرخالق ” و شال بلندی به کمر می بندند و از کلاه دوگوش استفاده می کنند . آهنگی که برای اجرای این رقص زده می شود همان ” جنگ نامه ” نام دارد و معمولا” با کرنا نواخته می شود .

    این آهنگ حالتی کاملا” رزمی دارد و عشایر در هنگام درگیری های با رژیم سابق آنرا توسط معروفترین کرنا نوازان خود اجرا می کردند که باعث تهییج آنها می شد .

    رقص ” جنگ نامه ” در عروسی ها نیز اجرا می شود . رقص زنان در میان ایل به ” هلی ” مشهور است، و بصورت گروهی اجرا می شود . این رقص با ریتمی کند شروع شده و بتدریج بر سرعت آن افزوده می گردد ، که هر قسمت از آهنگش نام خاصی دارد، مانند ” لکی “. این رقصها از تقدس خاصی برخوردار است، و از جنبه جلفی که در بسیاری از رقصها رایج است ، مبرا است . و حتی در اوج هیجان رقص ، اندوهی را می توان حس کرد. وسیله رقص ” هلى ” دستمال است . زن قشقائی رقص را بسیار دوست دارد، و کمتر زنی در قشقائی می توان سراغ گرفت که از این هنر بهره ای نبرده باشد ….
    موسیقی قشقائی را در کدامین مناطق فارس می توان شنید؟

    عموما” این موسیقی در سراسر مسیر کوچ قشقایی همانند ، کازرون ، لار، ممسنی ، سمیرم ، دو گنبدان ، گچساران و تا حدود کمی در منطقه خنج و  داراب رایج است.

     

    چاپ شده در مجله نامه نور بهمن ۱۳۵۸ شماره ۶ و ۷

    برچسب ها فرود گرگین پور

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *