×
×

شعر ترکی قشقایی “عشق” از الیاس بهرامپور

  • کد نوشته: 6527
  • احسان قرقانی
  • ۲۲ شهریور
  • ۰
  • وی اشعار فارسی را با تخلص ( شاهین ) سروده  و مدت بیست و پنج سال بر روی زبان و فرهنگ قشقایی پژوهش کرده و اشعار ترکی را با تخلص ( لاچچین ) سروده است . بهرامپور  اکثر اشعار ترکی و فارسی را در قالب آزاد ، بدون رعایت اجباری تساوی طولی مصرع ها و […]

    شعر ترکی قشقایی “عشق” از الیاس بهرامپور
  • وی اشعار فارسی را با تخلص ( شاهین ) سروده  و مدت بیست و پنج سال بر روی زبان و فرهنگ قشقایی پژوهش کرده و اشعار ترکی را با تخلص ( لاچچین ) سروده است .
    بهرامپور  اکثر اشعار ترکی و فارسی را در قالب آزاد ، بدون رعایت اجباری تساوی طولی مصرع ها و رعایت الزامی قافیه ها سروده است . البته اشعاری نیز در قالبهای سنتی دارد ؛ اما آنچه به شعرش شکل و فرم میدهد ، اقتضای کلام است و قافیه نیز به اقتضای ساختار کلام در شعر آمده ، ممکن است قافیه در ابتدای مصرع بیاید ، ممکن است در پایان .
    یک نمونه از شعر صوتی و یک نمونه از شعر کلامی ایشان را که در اختیار سایت قشقایی آنلاین قرار داده است را تقدیم شما مخاطبان عزیز می کنیم .

    “عشق”
    نه دئیه م ، سوءیله یم عشقدن .
    نه یازام ، وصف ائده م لا یزال عشقدن .
    نه دئیه م ، قانمایان ، سینمه یه ن تیشقده ن .
    “هئچ قیلمه دیم چارا ، بو یارا کوءیلومه” *

    سننگ ، ساری اولدوز ، ستاری نینگ نغمه سی .
    سننگ ، رخشان گونونگ ، چشمه سی نینگ نشئه سی .
    سننگ ، گوءیده ، سماواتونگ سیرلی نسنه سی .
    یادگارانگ کردگاردان ، یئره گلمیشنگ . *

    بیری دئیه ر ، عشق معجونی ، آغی دیر ، آغی .
    جیگرینگه اوت سالار ، باغرینگا ، داغی .
    بیری دئیه ر ، عشق میوه سی ، آججی دیر ، آججی .
    عشق اولموشدور ، داش اوره گلی ، دیلبر دیلماجی . *
    بیری دئیه ر، عشق کویوندان ، کوءچ ائد ، کوءچ .
    یالان دور یالان ، اولی هئچ ، آخیری هئچ . *

    لاچین دئیه ر :
    تا کی ، نازلی یاروم ، مندن کوسمه میش .
    تا کی ، اوغری اجل ، منیم یولوم ، کسمه میش .
    تا کی ، قبیر داشی ، سینه م اوستی باسماموش .
    دیرره گنگ دیزیمه ، دیرلیگیم دیره گی .*
    دایاقانگ دالوما ، وارلیگیم واراسی . *
    ایسته ره م سنی ، ایسته ره م سنی .
    ایسته ره م عشق ، ایسته ره م سنی .*

    لاچین : پرنده ای شکاری ، تخلص شاعر
    قانما گ: سیر شدن
    ساری اولدوز : سیاره ی زهره ، خنیاگر فلک
    تیشق : عطش ، تشنگی – تیشق سینمه گ : رفع عطش شدن
    نسنه : شئی ، چیز
    آغی : زهر ، سم
    باغری : جگر
    آججی : آچچی ، تلخ
    دیلماج : مترجم ، بیانگر
    کوسمه گ : قهر کردن
    اوغری : اوغوری ، دزد ، راهزن
    دیرره گ : توان ، قدرت
    دیره گ : ستون
    وارا : سد، کرتی که آب را هدایت می کند ، در اینجا به معنی محافظ به کار رفته

     

     

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *